روانشناسی

دانشگاه باختر ایلام

روانشناسی

دانشگاه باختر ایلام

تست شخصیت



این تست فقط 3 پرسش دارد و جواب ها شما را شگفت زده خواهند کرد.
جواب ها را نخوانید زیرا مغز مانند چتر نجات عمل میکند، وقتی که باز است بهتر کار میکند.
اگر به جواب ها نگاه کنید نتیجه درستی نخواهید گرفت.
یک قلم و کاغذ بردارید و به سوالها پاسخ دهید.
این یک تست صادقانه است که اطلاعات زیادی از خودتان به شما می دهد.
حالا شروع کنید.....!!!

1- نام های این حیوانات را به ترتیب علاقه خود قراردهید:
گاو
ببر
گوسفند
اسب
خوک

2- یک کلمه برای توصیف اسامی زیر بنویسید:
سگ
گربه
موش صحرایی
قهوه
دریا

3- به کسانی فکر کنید (کسانی که شما را بشناسند و برای شما مهم باشند) و آن ها را به رنگ های زیر ربط دهید ( افراد تکراری نباشند. برای هر رنگ، نام یک فرد).
زرد
نارنجی
قرمز
سفید
سبز

توجه: جواب های شما باید دقیقاً همانی باشند که مطلوب شماست.

حالا تعابیر و تفاسیر جواب هایتان را بخوانید.

1-
گاو یعنی "کار."
ببر یعنی "غرور و فخر."
گوسفند یعنی "عشق."
اسب یعنی "خانواده."
خوک یعنی "پول."

2-
توصیف شما از سگ، "شخصیت شماست."
توصیف شما از گربه، "شخصیت شریک زندگی تان است."
توصیف شما از موش صحرایی، "شخصیت دشمن شماست."
توصیف شما از قهوه، "تعبیر شما از رابطه زناشویی است."
توصیف شما از دریا، "زندگی خود شماست."

3-
زرد : "کسی که هیچ وقت فراموشش نخواهید کرد."
نارنجی : "کسی که به نظر شما دوست واقعیتان است."
قرمز : "کسی که شما به او عشق می ورزید."
سفید : "جفت روح شما."
سبز : "کسی که تا آخر عمرتان او را به خاطر خواهید داشت."

25 راهکار برای دستیابی به افکار خلاق و زیبا


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


تا به حال چند بار احساس کرده‌اید که مغز شما از کار افتاده است و دیگر قادر به فکر کردن نیستید؟ این به‌ دلیل آن است که ما نیاز داریم توانائی‌های خود را برای فکر کردن افزایش دهیم. مطلب حاضر به نکاتی می‌پردازد که ما برای بیشتر و بهتر فکر کردن باید به کار گیریم و به آن نیاز داریم ...
1. یافتن بهترین زمان. بیشتر افراد مسن صبح‌ها بهتر می‌توانند فکر کنند و اغلب جوانان بعداز ظهر‌ها. شما چه زمانی بهتر فکر می‌کنید؟
2. خوب تحصیل کنید اما افراط نکنید. بعضی از روان‌شناسان عقیده دارند که تحصیلات تخصصی افراطی و زیاد می‌تواند به توانایی تفکر خلاقانه آسیب وارد کند. شما اگر در رشته نویسندگی دکترا کسب کنید الزاما رمان نویس بزرگی نخواهید شد.
3. روز خود را با بهترین‌ها شروع کنید. محققین نشان داده‌اند که مقدار کافئین موجود در یک فنجان قهوه می‌تواند به تمرکز حواس کمک کند اما اگر شما مستعد اضطراب هستید بهتر است فراموشش کنید.
4. خاطرات جدید را به خاطرات قبلی بچسبانید. حافظه خود را چون دار بستی در نظر بگیرید و اطلاعات جدید را روی آن تثبیت کنید. همیشه اطلاعات جدید را به چیزی پیوند دهید و هرگز آن را تنها رها نکنید.
5. تا می‌توانید تمرین کنید. یادگیری و تمرین مداوم ذهن را تغییر می‌دهد. مطالعاتی که روی عده‌ای داوطلب 70 ساله انجام شده نشان می‌دهد که آموزش‌های منظم و طبق برنامه زمان‌بندی شده باعث تغییر ساختار ذهنی فرد می‌شود. به نحوی که فعالیت ذهنی این افراد نسبت به زمانی که 7 سال جوان‌تر بوده‌اند بیشتر است. فرد مسنی که خوب تمرین می‌کند سریع‌تر از جوانی است که اصلا تمرین نمی‌کند.
6. به ایده‌های خود، شانس شکوفا شدن بدهید. بسیاری از ما با توجه به توانائی‌هایمان امکان ارزیابی حقایق و تصمیم‌گیری سریع داریم. خلاقیت نیاز به آرامش و سکون دارد و اینکه به ایده‌های به ظاهر نامعقول و بی‌معنی خود در حد امکان فرصت دهیم.
7. شغلی که باعث رشد شود و همراهی که باهوش باشد. مطالعات انجام شده در لهستان نشان می‌دهد صاحبان مشاغلی که نیاز به کارگیری ذهن دارد نسبت به سایر افراد از قدرت تفکر بیشتری برخوردارند. همچنین ازدواج با فردی باهوش ممکن است در شما انگیزه ایجاد کند و باعث رشد و بالندگی شما شود.
8. تجربه کنید. خلاقیت اغلب به توانائی تعدیل راه حل‌ها از جهات مختلف زندگی خلاصه می‌شود. برای مثال نوار چسب خیاطی با الهام گرفتن از خار و خسی که به لباس می‌چسبد ساخته شده است و یا شیوه پوست کندن موز ایده‌ای برای تهیه قوطی‌های کنسروی است که با حلقه‌ای که روی آن تعبیه شده باز می‌شود.
9. توجه کنید. آیا تا به حال برای شما پیش آمده که نام کسی را تا مدتی پس از آنکه او را ملاقات کردید به خاطر نیاورید؟ علت این امر ضعف حافظه نیست بلکه نداشتن تمرکز است. با بالا رفتن سن باید اطلاعات را آگاهانه به حافظه بسپاریم و حفظ کنیم.
10. ورزش باعث تقویت قوای فکری می‌شود. تحقیقات گوناگون اکنون از این فرضیه که ورزش و تمرینات بدنی اثرات سود‌مندی روی عملکرد تحصیلی دارد حمایت می‌کند. تصور می‌شود که در هنگام ورزش اکسیژن و مواد غذایی بیشتری در دسترس سلول‌های مغز قرار می‌گیرد؛ به علاوه باعث افزایش فاکتور‌هائی می‌شود که عامل رشد سلول‌های مغزی‌اند. ورزش فواید گوناگونی دارد و انجام آن به ‌صورت مرتب و روزانه توصیه می‌شود.
11. تازه جوئی رمز موفقیت. نقاش امپرسیونیست هنری ماتیس در سال‌های پایانی عمر خود از قیچی به جای قلم مو برای خلق آثارش بهره برد و به هنرش روحی تازه بخشید. مقایسه افراد خلاقی که متوقف می‌شوند با آنهایی که به خلاقیت ادامه می‌دهند نشان می‌دهد که افراد دسته دوم پیوسته به دنبال دانشی جدید هستند.
12. شناخت عوامل بازدارنده. چنانچه در معرض عوامل مختلفی قرار گیریم که رشته افکار ما را پاره کنند تمرکز کردن مشکل خواهد بود. چنانچه کاری نیاز به دقت و تمرکز زیاد دارد مثلا تهیه یک گزارش باید دو شاخه سیم تلفن را از پریز کشید و یا نوشته‌ای روی در قرار داد تا کسی در آن هنگام وارد اطاق نشود.
13. فراموش نکنید که همیشه به دنبال کارهای مورد علاقه‌تان باشید. اخیرا روان‌شناسی هلندی مطالعاتی روی تفاوت‌های بین قهرمان شطرنج و استاد شطرنج انجام داد. او افرادی از هر دسته را تحت آزمایشاتی چون تست هوش، حافظه و تعیین میزان قوه استدلال برای حرکت مهره‌ها قرار داد و هیچ تفاوتی بین افراد دو گروه پیدا نکرد. تنها تفاوت این بود که قهرمان شطرنج علاقه بیشتری به بازی شطرنج داشت. آنها اشتیاق و تعهد بیشتری نشان می‌دهند و کلید خلاقیت آنها هم همین است.
14. ایده‌های جدید را با یکدیگر تلفیق کنید. با هیچ مطلبی سرسری برخورد نکرده و آن را با بی‌تفاوتی نخوانید. حاشیه نویسی، فکر کردن، شکل دادن و تلفیق مطالب با یکدیگر حتی اگر مطلبی که می‌خوانید بنظرتان به درد نخور و بی‌فایده باشد به شما کمک می‌کند تا آن را به نحوی بفهمید که در نهایت بتوانید خلاقانه عمل کنید.
15. روش‌های سریع یاد گرفتن را بیاموزید. یکی از مهم‌ترین مهارت‌های قرن بیست و یکم توانائی یادگیری سریع است؛ پس آن را در خود پرورش دهید. یاد بگیرید که به سرعت به ایده‌های خود شکل دهید. شیوه عملکرد مغز خود را پیدا کنید تا بتوانید آن را بهتر به کار گیرید. بعضی اشخاص پس از مدتی کار فکری نیاز به استراحتی کوتاه ‌مدت و نوشیدن چای یا قهو ه دارند تا بتوانند دوباره به کار ادامه دهند.
16. همیشه برنامه‌های بلند مدت داشته باشید حتی اگر آن را هر روز تغییر دهید. نفس برنا مه‌ریزی برای زندگی خود به تنهایی باارزش است و تغییر دادن آن به ما کمک می‌کند که چیز‌های جدیدی یاد بگیریم.
17. نگران اشتباهات خود نباشید. ممکن است در اولین تلاش خود مرتکب اشتباهات زیادی شوید اما کارتان را پیش برده و تمام کنید. اشتباهات خود را یادداشت کرده و سپس دوباره به کار بپردازید و این بار از تکرار اشتباهات جلوگیری کنید. به گفته شکسپیر تردیدهای ما خائن‌اند و با ترس از تلاش ما را از موفقیت دور می‌کنند.
18. عواملی که در ضمن کار باعث افزایش مهارت‌هایتان شده‌اند را یادداشت کرده و گاهی به آنها مراجعه کنید تا برایتان به عادت تبدیل شوند.
19. به مسائل از زوایای مختلف نگاه کنید. چنانچه می‌خواهید مسئله‌ای را حل کنید راه‌های مختلفی را امتحان کنید و اگر راه اول را به هر دلیلی مناسب تشخیص نداده‌اید، راه دوم را امتحان کنید. ایده‌ها و تصورات را از دیدگاه‌های مختلف بررسی کنید. برای مثال آیا کسی که در چین رشد کرده و بزرگ شده در مورد یک موضوع خاص به همان شکلی فکر می‌کند که یک نفر در ایران؟
20. آرامش خود را حفظ کنید. خویشتنداری به شما کمک می‌کند تا منصف و بی‌طرف باقی بمانید و بهتر فکر کنید. چنانچه به بحث و مجادله بپردازید و خونسردی خود را از دست دهید توانائی خود را برای منطقی و عاقلانه فکر کردن از دست خواهید داد.
21. در جست‌وجوی حقیقت باشید. هر کسی که خوب فکر کند قبل از هر قضاوتی در جست‌وجوی حقیقت است. از خود سؤال کنید که آیا تمام حقایق را بطور کامل در دسترس دارید؟ آیا کمبودی در اطلاعاتتان وجود دارد که شما را از حقیقت و یا راه حل مسئله دور کند؟
22. چنانچه در موردی شک دارید حتما سؤال کنید. هرگز از سؤال کردن نهراسید.
23. مردم را درک کنیم. آیا کسانی که با شما صحبت می‌کنند همیشه این تصور را دارند که باید حرفشان را به طریقی به شما ثابت کنند؟ به راستی علت این تصور آنها چیست؟
24. تجربه مهم‌ترین مرجع ماست. چنانچه مطلبی را می‌شنویم باید ببینیم آیا واقعا در زندگی ما اتفاق افتاده است یا نه.
25. همیشه به خاطر بسپارید که بیشتر حقایق نسبی‌اند و بین حقیقت و عقیده تفاوت وجود دارد. کلمات را با احتیاط و دقت به کار برید و هیچ‌گاه خود را گول نزنید. فکر نکنید که باید پیوسته دنباله رو مردم باشید.

گفتگو با خدا


THE INTERVIEW WITH GOD

گفتگو با خدا

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

I dreamed I had an interview with God
در رویا دیدم که دارم با خدا حرف میزنم

God asked
خدا از من پرسید

?So you would like to interview me
مایلی از من چیزی بپرسی؟

I said, If you have the time
من گفتم، اگر وقت داشته باشید

God smiled
با لبخندی گفت

My time is eternity
وقت من ابدی است

?What questions do you have in mind for me
چه پرسشی در ذهن داری که می خواهی از من بپرسی؟

I asked
پرسیدم

?What surprises you most about human kind
چه چیزی در رفتار انسان ها هست که شما را شگفت زده می کند؟

God answered
خدا پاسخ داد

That they get bored with childhood
آدم ها از بودن در دوران کودکی خسته می شوند

They rush to grow up, and then
عجله دارند زودتر بزرگ شوند، و سپس

long to be children again
حسرت دوران کودکی را می خورند

That they lose their health to make money
اینکه سلامتی خود را صرف کسب ثروت می کنند

And then
و سپس

Lose their money to restore their health
ثروتشان را دوباره خرج بازگشت سلامتیشان می کنند

That by thinking anxiously about the future
چنان با هیجان و نگرانی به آینده فکر می کنند

They forget the present
که از زمان حال غافل می شوند

Such that they live in neither the present
آنچنان که دیگر نه در حال زندگی می کنند

And not the future
و نه در آینده

That they live as if they will never die
اینکه چنان زندگی می کنند که گویی هیچوقت نخواهند مرد

And die as if they had never lived
و آنچنان می میرند که گویی هرگز زندگی نکرده اند

God's hand took mine
خداوند دستهای مرا در دست گرفت

And we were silent for a while
و ما برای لحظاتی سکوت کردیم

Then I asked
سپس من پرسیدم

As the creator of people
به عنوان خالق انسانها

?What are some of life's lessons you want them to learn
می خواهید آنها چه درسهایی از زندگی را یاد بگیرند؟

God replied with a smile
خداوند با لبخند پاسخ داد

To learn they can not make any one love them
یاد بگیرند که نمیتوانند دیگران را مجبور کنند که دوستشان داشته باشند

But they can do is let themselves be loved
اما می توانند طوری رفتار کنند که محبوب دیگران شوند

To learn that it is not good to compare themselves to others
یاد بگیرند که خود را با دیگران مقایسه نکنند

To learn that a rich person is not one who has the most
یاد بگیرند که ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد

But is one who needs the least
بلکه کسی است که نیاز کمتری دارد

To learn to forgive by practicing forgiveness
یاد بگیرند دیگران را ببخشند با عادت کردن به بخشندگی

To learn that it only takes a few seconds to open profound wounds in those they love
یاد بگیرند تنها چند ثانیه طول می کشد تا زخمی در قلب کسی که دوستش دارید ایجاد کنید

But it can take many years to heal them
ولی سال ها طول می کشد تا آن جراحت را التیام بخشید

To learn that there are people who love them dearly
یاد بگیرند کسانی هستند که آن ها را از صمیم قلب دوست دارند

But simply have not yet learned how to express or show their feelings
ولی نمیدانند چگونه احساسشان را ابراز کنند

To learn that two people can look at the same thing
یاد بگیرند و بدانند دو نفر می توانند به یک موضوع واحد نگاه کنند

But see it differently
ولی برداشت آن ها متفاوت باشد

To learn that it is not always enough that they be forgiven by others
یاد بگیرند که همیشه کافی نیست همدیگر را ببخشند

But they must also forgive themselves
بلکه انسان ها باید قادر به بخشش و عفو خود نیز باشند

Thank you for your time, I said
سپس من از خدا تشکر کردم و گفتم

?Is there anything else you would like your children to know
آیا چیز دیگری هم وجود دارد که دوست داشته باشید تا آنها بدانند؟

God smiled and said
خداوند لبخندی زد و پاسخ داد

Just know that I am here
فقط اینکه بدانند من اینجا "با آنها" هستم

ALWAYS
همیشه

30 قانون برای زندگی بهتر


1- برای زندگی خود قوانینی در نظر بگیرید و سعی کنید از آنها سرپیچی نکنید. این قوانین را پس از مشورت با متخصصان و افرادی که تجربه یک زندگی موفق را داشته اند، تدوین کنید.


2- از "خود"، "افرادی که در زندگی شما نقش دارند" و "محیط اطرافتان" شناخت کافی به دست آورید.
3- به این نکته واقف باشید که شما سهم عمده ای در ساختن زندگی خود دارید. در بیشتر مواقع این شما هستید که می توانید از زندگی لذت ببرید یا آن را به کام خود تلخ کنید.
4- بیشتر چیزهایی که در زندگی شما وجود دارد و برایتان لذت بخش نیستند، می توانند به دست خود شما از بین بروند. به طور مثال، اگر از شغل خود راضی نیستید فقط نیاز به تلاش و پشتکار دارید تا با شایسته کردن خود شغل بهتری به دست آورید و یا اگر از چاقی خود رنج می برید، کافی است کمی همت کنید.
5- در زندگی نقش یک قربانی را بازی نکنید یا سعی نکنید با یادآوری تجربه های تلخ گذشته برای خود بهانه بسازید. این کار فقط تضمین می کند که یأس، عدم پیشرفت و عدم موفقیت در انتظار شماست.
6- دیگران را مقصر عدم موفقیت خود قلمداد نکنید. زندگی مال شماست، پس خودتان هستید که دوباره و دوباره می توانید آن را بسازید.
7- هر فکری می کنید و هر تصمیمی می گیرید، پیامدهایی را برایتان به دنبال خواهد داشت. اگر مثبت فکر کنید، نتیجه مثبت می گیرید و اگر به دنبال افکار منفی باشید، نتیجه تان هم منفی خواهد شد.
8- علت بروز وقایع ناخوشایند در زندگی را پیدا کنید یا سری به تجربه های پیشین خود بیندازید تا ببینید عیب کار از کجا بوده است.
9- هیچگاه از تغییر نترسید. گاهی اوقات تغییرات نقش مهمی در زندگی تان خواهند داشت و علی رغم انتظارتان عمل خواهد کرد.
10- واقع نگر باشید. خود، زندگی و دنیای اطرافتان را آن گونه که هست بشناسید، نه آن گونه که خودتان می خواهید.
11- با خودتان صادق باشید و اگر می دانید کاری باعث موفقیتتان نمی شود آن را از زندگی خود خارج کنید و به جای بهانه آوردن از همین حالا دست بکار شوید.
12- نسبت به انجام هر کاری درست و با دقت تصمیم گیری کنید.
13- به خاطر داشته باشید عملکردهای شماست که داستان زندگی تان را می نویسد.
14- فکرها، آرزوها، هدف ها و تصمیمات خود را به عملکردهای معنادار، هدفمند و سازنده ترجمه کنید.
15- خودتان را بر اساس نتایجی که می گیرید ارزیابی کنید، نه فقط بر اساس حرف ها.
16- درد خود را بشناسید تا هر چه سریع تر خود را از مهلکه مسبب بروز آن درد خلاص کنید. به این نکته واقف باشید که همین درد می تواند انگیزه ای برای بروز یک تغییر در زندگی شما باشد.
17- گاهی ریسک کردن در زندگی باعث موفقیت می شود. اگر خردمندانه و با درایت ریسک کنید، پیروزی از آن شماست. اگرچه ریسک کردن در ابتدای امر دلهره آور و ترسناک است، اما ارزش آن را دارد. توجه داشته باشید که برای این کار ممکن است مجبور باشید خیلی از چیزهای آشنا و عادت ها و راحتی های خود را کنار بگذارید.
18- فیلترهایی که جلوی چشم شما را گرفته اند تا دنیا را زیبا نبینید، دور بیندازید.
19-شما دنیا را آنگونه که می بینید؛ می شناسید و تجربه می کنید. این شما هستید که می توانید انتخاب کنید که چگونه به دنیا بنگرید و آن را تجربه کنید. این قدرت انتخاب در هر مرحله از زندگی همراه شماست.
20- عواملی را که بر نگاه شما به دنیا اثر می گذارند بشناسید و در صورت منفی بودن، آنها را تغییر دهید و مثبت کنید. اگر از دریچه تجربیات تلخ گذشته به دنیا نگاه می کنید، بدانید که دارید حال و آینده خود را بر اساس همان تجربیات می سازید.
21- شما مدیر زندگی خود هستید. آن را بر اساس بهترین استانداردهای مدیریت هدایت کنید تا نتیجه خوبی بگیرید. موفقیت را سرلوحه تدوین برنامه های مدیریتی خود قرار دهید.
22- اگر از خود توقع زیادی نداشته باشید، سال ها در همان پله ای که هستید درجا می زنید. پس به اهداف بلند فکر کنید. اما به این نکته هم توجه داشته باشید که هرگز از مرز واقع نگری خارج نشوید.
23- ما خودمان هستیم که به اطرافیانمان یاد می دهیم چه رفتاری با ما داشته باشند. رفتارهای محترمانه یا بی ادبانه از سوی اطرافیان، همه بازتاب شخصیتی است که ما از خودمان برای آنها ترسیم کرده ایم.
24- محدودیت ها و قوانینی را که افراد حین برخورد با شما ملزم به رعایت آن هستند به آنها یاد دهید. البته این به معنای آن نیست که مستقیم حرف هایتان را بیان کنید، بلکه می توانید با رعایت نکاتی ظریف، در بطن اعمال و گفتارتان آنها را از مسئولیتشان در قبال شما آگاه نمایید. برای خود احترام بسیاری قائل شوید تا دیگران نیز از شما تبعیت کنند. کسی که به خود ارزش نمی دهد نباید توقع رفتار ارزشمندی از جانب دیگران داشته باشد.
25- برخی اوقات لازم است که به دیگران گوشزد کنید رفتار شایسته ای نداشته اند. این کار راهی مناسب برای پیشگیری از تکرار دوباره چنین امری در آینده است.
26- برای "بخشش" ارزش بسیاری قائل شوید. همانطورکه گذشتگان گفته اند: در عفو لذتی است که در انتقام نیست. به این فکر کنید که با انتقام فقط فکر و روح خود را بی جهت آزرده کرده اید و افکاری را که به سلامت روحتان آسیب می رساند در خود پرورانده اید. مهم نیست آن فرد چه فکری در مورد شما می کند، شما بخشش را صرفاً برای آرامش و سلامت خودتان انجام دهید.
27- قدرت کنترل عصبانیت خود را داشته باشید. راه هایی به کار برید تا در صورت بروز عصبانیت رفتار ناشایسته ای از خود بروز ندهید.
28- به خاطر بسپارید که نفرت، حسادت و خشم ؛ مخرب وجود آدمی هستند و روح و قلب فردی را که آنها را در وجودش نگهداری می کند ذره ذره نابود می کنند. احساسات زشت، چهره زشتی به شما می بخشند. این احساسات نه تنها بر روح شما اثر می گذارند، بلکه عواقبی همچون اختلال در خواب، سردرد، کمردرد و حتی سکته قلبی را نیز به شما تقدیم می کنند.
29- در زندگی به آن چیزی می رسید که همیشه به آن فکر می کنید. و آن چیزی را به دست می آورید که همواره طلب کرده اید.
30- مهمترین نکته این که: هیچگاه از یاد خدا غافل نشوید و در لحظه لحظه زندگی به او توکل کنید.

7 عادتی که برای موفقیت باید کنار بگذارید


همه ما خیلی وقت‌ها لیستی از کارهایی که باید انجام بدهیم آماده می‌کنیم. اما درمورد کارهایی که باید از آنها دست بکشیم چطور؟ افراد موفق کارهایی که در زیر عنوان می‌کنیم را انجام نمی‌دهند اما این احتمال وجود دارد که شما هنوز انجامشان می‌دهید. همین امروز تصمیم بگیرید و این کارها را به لیست کارهای کنارگذاشتنی اضافه کنید.


1. بهانه آوردن. افراد موفق دیگران را مقصر نمی‌کنند و بهانه نمی‌آورند و از بدشانسی‌شان شکایت نمی‌کنند. آنها مسئولیت کامل زندگی خود را بر عهده می‌گیرند. آنها می‌دانند که موفقیت و شکست در دستان خود آنهاست. پس سعی نکنید خود را قربانی جلوه دهید یا بهانه‌ بیاورید.

2. بی مقصد پیش رفتن. افراد موفق برنامه دارند. زندگی آنها جهت و مقصد دارد. هیچوقت بی اراده کاری نمی‌کنند و بی مقصد پیش نمی‌روند به امید اینکه بهترین‌ها برایشان اتفاق بیفتد. آنها برای خود هدف تعیین می‌کنند و بعد برای رسیدن به آن برنامه‌ریزی می‌کنند. اگر شما از آن دسته آدمهای هرچه پیش آید خوش آید هستید، از این رویکرد دست بکشید و شروع به برنامه‌ریزی کنید.

3. تمام روز نشستن پای کامپیوتر (یا بدتر از آن تلویزیون). درست است که کارهای مهم زیادی را می‌توانید پشت کامپیوتر انجام دهید اما نباید همه روزتان را به آن بگذرانید. بیرون رفته و با آدمها ملاقات کنید.

4. به تاخیر انداختن کارها. تعویق در کارها دشمن موفقیت است. روی هدفتان تصمیم بگیرید، کارهایی که باید انجام دهید را لیست کرده، اولویت‌بندی نموده و آغاز به کار کنید.

5. فقط انجام کارهای ساده. برای چه کارهایی بیشتر وقت می‌گذارید؟ کارهای مهم، فوری یا کارهای ساده روزانه؟ اگر بیشتر وقت خود را به کارهای جزئی و کم‌اهمیت می‌گذرانید، باید روند خود را تغییر دهید. باید اول روی کارهای مهمتر تمرکز کنید، کارهایی که شما را به سمت هدفتان پیش می‌برند. تا جاییکه می‌توانید کارها و فعالیت‌های بی‌ارزش را نادیده بگیرید.

6. نشستن در جلسات بیهوده. آیا در محل‌کار وقتتان را در جلسات بی‌ارزش تلف می‌کنید؟ خیلی از کارمندان شرکت‌ها این وضعیت را دارند. هر جلسه‌ای باید یک هدف، دستورکار و یک مدیر ماهر داشته باشد که کمک کند جلسه از هدف اصلی خود دور نشده و روی همان متمرکز بماند. در جلسات بیهوده و ضعیف شرکت نکنید—فقط خلاصه آن را از دیگران بگیرید.

7. محدود کردن جاه‌طلبی‌هایتان. افراد موفق باور شگرفی به خود دارند و جاه‌طلب هستند و استانداردهای بالایی برای زندگی خود در نظر می‌گیرند. آیا شما خودتان را پایین می‌کشید؟ اعتمادبه‌نفستان را از دست داده‌اید؟ از اول شروع کنید. برای خودتان اهداف بلندپروازانه تعیین کنید. مهارت‌ها، استعدادها و دستاوردهایتان را به خود یادآور شوید و هر روز به خودتان انگیزه بدهید.

اگر بتوانید از فعالیت‌های بی‌ارزش و منفی که انجام می‌دهید دست بکشید، خود را به موفقیت نزدیک‌تر خواهید کرد. از انجام کارهایی که می‌دانید فقط وقتتان را تلف می‌کند خودداری کنید و شروع به ساخت موفقیتتان کنید.

یادمان باشد!


گاهی اوقات همین‌طور که داریم تو راه و نیمه راه زندگی به تاخت می‌رویم و فقط به روبرو می‌نگریم و تند و تند برای دیگران قانون‌های رنگارنگ صادر می‌کنیم که اگر مردم چنین کنند چنان می‌شود و چنان کنند چنین می‌شود و کلی بایدها و نبایدها تعیین می‌کنیم، شاید لازم باشد یک نگاهی هم به خودمان داشته باشیم. ببینیم به کدام یک از این قانون‌های صادره عمل کردیم و از چه باید و نبایدی تبعیت می‌کنیم.

گاهی لازم است هر فردی تلنگری به خودش بزند و به هوش بیاید و ببیند در کجای زندگی  ایستاده است. شاید گاهی این تلنگرها زندگی را دل‌پذیرتر از آن چه هست بکند و قابل تحمل‌تر. گاهی اوقات لازم است کمی با خود خلوت کرد، کمی با خود روراست بود و شایدم کمی به خود «گیر» داد. شاید اگر خودمان هم به فرمان‌های صادره برای دیگران عمل کنیم، دنیا زودتر از آنی که  انتظار داریم دچار تغییر مطلوبی بشود.

یادمان باشد که : هر روز باید تمرین کرد دل کندن از زندگی را.

یادمان باشد که : زخم نیست آن‌چه درد می‌آورد، عفونت است.

یادمان باشد که : در حرکت همیشه افق‌های تازه هست.

یادمان باشد که : دست به کاری نزنم که نتوانم آنرا برای دیگران تعریف کنم.

یادمان باشد که : آن‌ها که دوستشان می‌دارم می‌توانند دوستم نداشته باشند.

یادمان باشد که : حرف‌های کهنه از دل کهنه بر می‌آیند، یادمان باشد که که دلی نو بخریم.

یادمان باشد که : فرار؛ راه به دخمه‌ای می‌برد برای پنهان شدن نه آزادی.

یادمان باشد که : باور هایم شاید دروغ باشند.

یادمان باشد که : لبخندم را توى آیینه جا نگذارم.

یادمان باشد که : آرزوهای انجام نیافته دست زندگی را گرفته‌اند و او را راه می‌برند.

یادمان باشد که : لزومی ندارد همان‌قدر که تو برای من عزیزی، من هم برایت عزیز باشم.

یادمان باشد که: محبتی که به دیگری می‌کنم ارضای نیاز به نمایش گذاشتن مهر خودم نباشد.

یادمان باشد که: برای دیدن باید نگاه کرد، نه نگاه !

یادمان باشد که : اندک است تنهایی من در مقایسه با تنهایی خورشید.

یادمان باشد که: دل‌خوشی‌ها هیچ‌کدام ماندگار نیستند.

یادمان باشد که: تا وقتی اوضاع بدتر نشده! یعنی همه چیز رو به راه است.

یادمان باشد که: هوشیاری یعنی زیستن با لحظه‌ها.

یادمان باشد که: آرامش جایی فراتر از ما نیست.

یادمان باشد که: من تنها نیستم ما یک جمعیتیم که تنهائیم.

یادمان باشد که: برای پاسخ دادن به احمق، باید احمق بود !

یادمان باشد که: در خسته‌ترین ثانیه‌های عمر هم هنوز رمقی برای انجام برخی کارهای کوچک هست!

یادمان باشد که: لازم است گاهی با خودم رو راست‌تر از این باشم که هستم.

یادمان باشد که : سهم هیچ‌کس را هیچ کجا نگذاشته‌اند، هر کسی سهم خودش را می‌آفریند.

یادمان باشد که: آن هنگام که از دست دادن عادت می‌شود، بدست آوردن هم دیگر آرزو نیست.

یادمان باشد که: پیش‌ترها چیزهایی برایم مهم بودند که حالا دیگر مهم نیستند.

یادمان باشد که: آن‌چه امروز برایم مهم است، فردا نخواهد بود.

یادمان باشد که: نیازمند کمک اند آن‌ها که منتظر کمکشان نشسته‌ایم.

یادمان باشد که: من از این به بعد هستم، نه تا به حال.

یادمان باشد که: هرگز به تمامی ناامید نمی‌شوی اگر تمام امیدت را به چیزی نبسته باشی.

یادمان باشد که: غیر قابل تحمل وجود ندارد.

یادمان باشد که: گاهی انسان مجبور است برای راحت کردن خیال دیگران خودش را خوشحال نشان بدهد.

یادمان باشد که: خوبی آن‌چه که ندارم این است که نگران از دست دادن اش نخواهم بود.

یادمان باشد که: با یک نگاه هم ممکن است بشکنند دل‌های نازک.

یادمان باشد که: بجز خاطره‌ای هیچ نمی‌ماند.

یادمان باشد که: وظیفه‌ی من این است؛ حمل باری که خودم هستم تا آخر راه.

یادمان باشد که: منتظر ِ تنها یک جرقه است، انبار مهمات.

یادمان باشد که: کار رهگذر عبور است، گاهی بر می‌گردد، گاهی نه.

یادمان باشد که: در هر یقینی می‌توان شک کرد و این تکاپوی خرد است.

یادمان باشد که: همیشه چند قدم آخر است که سخت‌ترین قسمت راه است.

یادمان باشد که: امید، خوشبختانه از دست‌دادنی نیست.

یادمان باشد که: به جستجوى راه باشم، نه همراه.

یادمان باشد که: هوشیاری یعنی زیستن با لحظه‌ها.

یادمان باشد که … خاطرمان تنها نماند …

روشهای سریع برای خارج شدن از ناراحتی


بد بودن حال اصلاً شوخی بردار نیست و باعث می‌شود کسی نخواهد با شما همنشین شود. همچنین ممکن است باعث شود اعتبارتان را در محل‌کار، پیش دوستان و یا حتی خانواده از دست بدهید. بنابراین بهتر است هرچه سریعتر از آن خارج شوید!


 

1. اول سعی کنید مشکلی که موجب آزارتان می‌شود را پیدا کنید. اکثر اوقات مشکلاتی که آزارمان می‌دهند آنقدر پیچیده هستند که پیدا کردن آن خود به یک مشکل تبدیل می‌شود. اگر در مورد شما هم اینطور است، سعی کنید مشکل را ریشه‌ای بررسی کنید. و هر تکه از پازل را که پیدا می‌کنید، آن را یادداشت کنید تا حداقل مغزتان از شر حفظ کردن آنها خلاص شود. بعد وقتی تعداد کافی از قطعات پازل را پیدا کردید، سعی کنید آنها را طوری کنار هم بچینید که بتوانید کل پازل را ببینید. وقتی پازل را پیدا کردید، باید برای آن راه‌حل پیدا کنید. اگر بتوانید یک راه‌حل سریع پیدا کنید خیلی خوب است اما اگر نتوانستید، باز فرایند پیدا کردن قطعات پازل و چسباندن آنها به همدیگر را ادامه دهید تااینکه بتوانید به یک راه ‌حل قابل‌قبول دست پیدا کنید. ممکن است فرایندی طولانی باشد، ازاینرو بهتر است نکات زیر را حین آن به یاد داشته باشید:

 

2. فوراً خودتان را مشغول چیزی کنید که همه یا بخشی از مغزتان را درگیر می‌کند. تمیزکاری یک نمونه بسیار عالی است، یا حتی غرق کردن خودتان در کارهای دفتری. هر کار دستی و مکانیکی برای این منظور خوب است. وقتی کارتان تمام شد، خواهید دید که عصبانیتتان برطرف شده است.

3. به خرید نروید. وقتی عصبانی هستید بیشتر خرج می‌کنید و چیزهایی می‌خرید که در حالا عادی نخواهید خرید. خرید کردن هم مثل نوشیدن یا خوردن یک مکانیزم برای کنار آمدن با مشکل است، فراری موقتی که در درازمدت حالتان را بدتر هم خواهد کرد.

4. به یک آشنای نزدیک مثل دوست، خواهر، برادر و ... زنگ بزنید. هر کسی که به او اعتماد دارید و می‌توانید درمورد مشکلاتتان با او حرف بزنید. همراه او به یک کافه یا پیاده‌روی بروید.

5. سعی کنید به موسیقی گوش دهید که واقعاً از آن لذت می‌برید، مخصوصاً اگر آن موسقی شاد باشد.

6. موقعیت را تغییر دهید. بیرون بروید، برای پیاده‌روی یا رانندگی، هر چیزی که شما را از آن موقعیت بیرون ببرد. این باعث می‌شود از کوره در نروید.

7. سعی کنید دیدگاه طرف‌مقابل را نیز در نظر بگیرید و هر رابطه‌ای که با او داشته باشید مطمئناً ارزشش را دارد که آن را به خاطر عصبانیتتان به خطر نیندازید.

8. همه چیز به رویکرد و نگرش شما بستگی دارد، رویکردتان را تغییر دهید و مطمئن باشید روزتان تغییر خواهد کرد.

9. یک تا دو دقیقه یک نوع ورزش انجام دهید. مثل شنا سوئدی یا دویدن ساده. آدرنالین حالتان را بهتر خواهد کرد.

10. بنویسید چه چیزی اذیتتان می‌کند. وقتی چیزی را روی کاغد می‌برید، راحت‌تر می‌توانید تصمیم بگیرید که در آن موقعیت چه باید بکنید. خیلی وقت‌ها وقتی چیزی را روی کاغذ می‌بینید دیگر به اندازه قبل بد به نظر نمی‌رسد.

11. از خودتان سوال کنید: آیا همه چیز واقعاً اینقدر بد است؟ اگر اینطور است برای بیرون آمدن از آن وضعیت چه می‌توانید بکنید؟ سعی کنید بفهمید چه چیزی اذیتتان کرده است و ببینید برای آن چه می‌توانید بکنید. پیدا کردن یک راه‌حل باعث می‌شود احساس بهتری پیدا کنید حتی اگر نتوانید آن را همان لحظه عملی کنید.

12. برنامه تلویزیونی موردعلاقه‌تان را تماشا کنید. این باعث می‌شود اتفاقی که افتاده را فراموش کنید.

13. سعی کنید هر از گاهی پاداشی به خودتان بدهید تا عصبانیت و خستگی‌هایتان را فراموش کنید.

14. با بچه‌ها یا افراد سالخورده حرف بزنید.

15. کمی تمرینات یوگا انجام دهید. بعد از انجام تمرینات تنفس یوگا، ذهنتان خیلی آرام‌تر خواهد شد.

16. سعی کنید یک کار خلاقانه انجام دهید.

17. درک کنید که با خراب کردن آن لحظات از زندگیتان با انرژی منفی، یک شکست‌خورده واقعی هستید.

18. کمی شکلات تیره بخورید. البته زیاده‌روی نکنید. از نظر پزشکی ثابت شده است که کمی شکلات تلخ یک داروی ضدافسردگی طبیعی است.